سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
تدبر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی
ابر برچسب ها


محیطى را در نظر بگیرید که از موقع بوجود آمدن زمین ، یک منظره زیبا و حیات‏بخش بخود ندیده ، ریگ‏زارى با کوه‏هاى کوتاه و رنگ‏هاى انقباض آور و سنگ‏هایى با اشکال و حجم‏هایى که پلک چشمان با دیدن آنها رویهم میافتد .
چشمه‏سار زلالى جز اشک چشمان ناتوانان یغمادیده و جنگ‏زده در آن دیده نمیشود . چیزى ندارند جز ستارگانى بالاى سرشان که اشتغال به شمشیر و لفظ بازى و سوداگرى‏هاى محقرانه و تعصّب به پدیده‏هاى پست حیات امان نمیدهد که سر به بالا بگیرند و آن نقطه‏هاى زرین را در سپهر لاجوردین تماشا کنند .
انسان‏هایى را در نظر بیاورید که هرگز درباره حیات و ارزش‏ها و هدف‏هاى آن ، اندیشه‏اى بمغز خود راه نمى‏دهند .
کافى است که یک فرد از یک قبیله بفرد دیگرى حتى با داشتن عذر ، کمترین بى‏اعتنایى نماید .
این بى‏اعتنایى سالیان متمادى چشمه‏هاى خون از دو قبیله براه خواهد انداخت .
وجدان با ده‏ها فعالیت سازنده‏اش ، عقل با صدها پویایى مثبتش ، احساسات و عواطف با هزاران حرکات پیوند دهنده انسان به انسان ، همه و همه در مشتى درهم و دینار و تشخیص پشکل شتر و دنبال هم دویدن در ریگ‏زارها و تپه‏ها و ماهورها براى انتقام گرفتن از چه ؟ از اینکه چرا گفته است : شتر تو از شتر من پست‏تر است محو گشته است در این محیط و در میان این انسان‏ها فردى برمى‏خیزد و مى‏گوید :
یک اَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ اَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رابِیاً وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِى النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْیَةٍ اَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ یَضْرِبُ الْلَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَاَمَّا الْزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ اَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فىِ الْأَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ الْلَّهُ الْأَمْثالَ  (الرعد آیه 17 . )
[ ملاک موقت بودن و پایدارى شئون زندگى بشرى چنین است که ] : ( خداوند آبى از آسمان فرستاد ، این آب در سیل‏گاه‏ها بجریان افتاد . از سیل جارى کف‏هایى بلند سربرآورد . [ همچنین : ] آن موادى که براى زینت یا کالاى دیگرى بوسیله آتش ذوب میکنید ، مانندهمان سیل کف برمیآورد ، بدینسان خداوند [ مثل اختلاط ] حق و باطل را میزند .
امّا کف‏هاى سربرآورده از بین میروند و آنچه که بسود انسان‏ها است در روى زمین پایدار میماند و بدین‏سان خداوند مثال‏ها میزند ) .
مطالب زیر را در محتویات آیه فوق در نظر بگیریم .
1 مبانى اصیل حوادث طبیعى و انسانى مربوط به خود آن دو قلمرو نیست بلکه از پشت پرده طبیعت سرازیر مى‏گردد .
2 مبانى سرازیر شده از پشت پرده طبیعت باندازه استعدادها و مطابق قوانین تعبیه شده در دو قلمرو است .
3 در تفاعل و تکاپویى که میان واقعیات و مبانى سرازیر شده صورت میگیرد پدیده‏ها و رویدادهایى بوجود میآید .
این پدیده‏ها و رویدادها زودگذر و بى‏اساسند که بایستى دیر یا زود از مجراى
حقایق جارى رخت بربندند .
4 حق و باطل در جریان هستى با یکدیگر مخلوطند .
5 آنچه که سودمند بحال انسان‏ها است ، در روى زمین پایدار خواهد ماند .
در آن محیط تنگ و تاریک که جز کف‏هاى بى‏اساس زندگى مطرح نیست و جز تعصب کورانه بر قبیله و نژاد و محیط محدود زندگى ، حقیقت دیگرى وجود ندارد . اعلان چنین اصل جهانى که از آغاز هستى بشرى تا پایان آن گسترده است بدون وابستگى گوینده آن به آفریننده هستى قابل تفسیر نمى‏باشد .
دقت شود که پیامبر نمى‏گوید : آنچه که مفید به قبیله من ( آل هاشم ) یا مفید به محیط من ( عربستان ) یا نژاد عرب بطور عموم و یا شرق بطور عمومى‏تر میباشد پایدار خواهد ماند . بلکه در آیه کلمه ناس بکار برده شده است که دلالت به عموم انسانها مى‏نماید .
دو اِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ ( الرعد آیه 11 ).
( خداوند وضع هیچ جامعه‏اى را دگرگون نمى‏سازد ، مگر اینکه آن جامعه در وضع خود تغییرى ایجاد کند ) با این آیه جوامع از خود بیگانه را بخودشان برمى‏گرداند و فریاد میزند : این شما هستید که زندگى‏تان را پوچ مى‏کنید .
این شما هستید که اسباب نکبت و بدبختى را براى خودتان فراهم مى‏آورید . مدیریت زندگانى بعهده خود شما است .
آشنایى با خود ، یا از خودبیگانگى نتیجه اندیشه و گفتار و کردارهاى خودتان مى‏باشد و بطور کلى عوامل سقوط و اعتلاى خود را نه از آسمان بجوئید و نه از زمین ، نه به تاریخ مستند بسازید و نه به نژاد ، بلکه عامل حیات و چگونگى‏هاى آن ، خود شمائید . این دو آیه با بیانى روشن عامل گرداننده تاریخ را توضیح مى‏دهد :
آیه یکم نیروى محرک تاریخ را که عبارت است از حقایق سودمند و پایدار براى انسان‏ها .
آیه دوم مدیریت و رهبرى‏کننده آن نیروى محرک را .
سه فریاد مى‏زند :
اِنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ اَوْ فَسادٍ فىِ الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ اَحْیاها فَکَأَنَّما اَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً  المائده آیه 32 ..
( قطعى است که هر کس انسانى را بدون عنوان قصاص یا فساد در روى زمین بکشد ، مانند اینست که همه انسان‏ها را کشته است و هر کس انسانى را احیاء کند ، مانند اینست که همه انسانها را احیاء کرده است ) .
انسان حقیقتى است که از نظر ارزش فوق کمیّت است . درباره این موجود از 1 و 2 و 3 صحبت نکنید . کوچک و بزرگ و زشت و زیبا و هم‏نژاد بودن و هم‏نژاد نبودن و خصوصیات محیطى و تاریخى‏اش را رها کنید ، زیرا از نظر آفریننده بزرگ :
بر مثال موج‏ها اعدادشان
در عدد آورده باشد بادشان
تا این فرمول جاودانى را براى عالم انسانى مطرح نکنند و به اجرا درنیاورند هیچ مکتبى نخواهد توانست انسان را تفسیر و بایستگى‏ها و شایستگى‏هاى او را توضیح بدهد . مبناى این وحدت شگفت‏انگیز چیست ؟
مبناى این وحدت اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ  البقره آیه 156 .است ( ما همه از آن خدا و بازگشت ما به سوى او است ) دلیل این وحدت وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحى‏  الحجر آیه 29 .است ( از روح خود در آن انسان دمیدم ) .
چهار با رساترین صدا اعلان مى‏کند : همه خرافات و پندارها و مسخره‏هاى زندگى را کنار بگذارید
وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ  العصر آیه 3 .
( یکدیگر را توصیه به حق کنند و توصیه به صبر نمایند ) .
حق بیاندیشید ، حق بگوئید ، به حق عمل کنید . و گمان مبرید که اندیشه و گفتار و کردار حق در همه شرایط امکان‏پذیر بوده فورا نتیجه خود را در اختیار شما خواهد گذاشت .
براى استخراج رگه‏هاى الماس از انبوه معادن ذغال‏سنگ کوشش و شکیبایى‏ها لازم است .
پنج با صراحت کامل اعلان مى‏کند :
اِعْلَمُوا اَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ  الحدید آیه 20 .
( بدانید : بطور قطع زندگى پست شما جز بازى و اشتغالات بى‏اساس و آرایش چیزى نیست ) .
این قانون اساسى و پایدار است که توقع هدف حیات از خود حیات معمولى که خور و خواب و شهوترانى و طرب و تحرک با نیروى خودخواهى است ، حیات را در لهو و لعب و آرایش خلاصه مى‏کند و روانه زباله‏دان تاریخ مى‏نماید . هدف حیات را بالاتر از خود پدیده‏هاى زندگى کف‏آسا بدانید وگرنه براى تفسیر و منطقى نشان دادن هدف حیات در شاعرى و فلسفه‏بافى و خیال‏پردازى غوطه‏ور خواهید گشت و نتیجه‏اى جز پوچى زندگى بدست نخواهید آورد .
موجودى که از روح الهى در او دمیده شده است ، نمى‏تواند هدف اعلاى حیات را در پدیده‏هاى بازى و بیهوده‏گرایى و پیرایش‏ها پیدا کند .
پیمانه‏ایست این جان پیمانه این چه داند
از عرش مى‏ستاند بر فرش مى‏فشاند
بحث دیگرى در این آیات پنج‏گانه در مبحث قرآن و محتویات آن خواهیم داشت .
اگر بخواهیم رسالت محمد بن عبد الله ( ص ) را در آن محیط ضد حیات توضیح بدهیم ، بایستى همه صفحات کتاب الهى را بخوانیم و بفهمیم که او چه گل‏هاى جان‏نواز از خارستان عربستان و چه آبحیاتى از ریگزار آن شبه جزیره به انسان‏ها تقدیم کرده است .
در پایان این بحث اجمالى ، جمله‏اى را با استدلال روشن متذکر میشویم :
پیامبر اسلام از محیط بى‏جان عربستان ، سر برآورده ارزش نهایى جان را اعلام فرمود . براى روشن شدن این حقیقت مواد حقوقى زیر را درباره جانداران دقت فرمایید ، تا ثابت شود که جمله فوق یک شعر حماسى و اوتوپیایى نیست :  

ماده یکم هر کس که جاندارى را در اختیار دارد ، به تنظیم و آماده کردن وسایل حیات آن جاندار مکلف است .
توضیح بایستى این تنظیم و آماده کردن مطابق شرایط ذاتى و محیطى حیوان بوده باشد .
ماده دوم جاندار بدان جهت داراى حقوق مزبور در این مواد است که داراى حیات است . لذا هیچ تفاوتى میان جانداران نیست ، خواه گوشت و چرم و سایر اجزایش قابل بهره‏بردارى باشد ، یا نه ، بلکه خواه سودى براى کسى که حیوان در اختیار او است داشته باشد ، یا نه .
تبصره از عموم جانداران تنها حیوانات موذى و مضر استثناء میشود .
ماده سوم اگر کسى که حیوان در اختیار او قرار گرفته است ، نتواند یا نخواهد وسایل زندگى حیوان را تامین نماید ، اگر گوشتش قابل خوردن است ، مى‏تواند حیوان را ذبح کند [ جواز ذبح حیوان براى بهره‏بردارى از دیگر اجزایش مانند چرم و عاج و غیر ذلک ، روشن نیست ] .
و اگر گوشتش قابل خوردن نباشد بایستى با هر وضعى که ممکن است جان حیوان را نجات بدهد ، مانند اجاره دادن ، فروختن ، هدیه کردن و رها کردن به حال خود .
تبصره: رها کردن حیوان مشروط باینست که بتواند حیات خود را در بیابان یا محیط مناسب دیگر تامین نماید .
ماده چهارم اگر صاحب حیوان اقدام به تامین زندگى آن ننماید ، حاکم باید او را مجبور به انجام تکلیف کند . و اگر صاحب حیوان امتناع بورزد ، حاکم بایستى حیوان را زیر نظر خود گرفته بنحویکه بمصلحت صاحب حیوان و زندگى آن حیوان است عمل نماید .
ممکن است حاکم براى تأمین حیات حیوان از مال صاحبش صرف کند ، حتى مى‏تواند از ملک غیر منقول او براى تأمین زندگى حیوان بهره‏بردارى نماید [جواهر الکلام شیخ محمد حسن نجفى کتاب النکاح نفقة البهایم. ]
این است ارزش حیات که از سرزمین ضد حیات بگوش جهانیان رسیده است با آگاهى از ارزش فوق که براى حیات محض گفته شده است ، ارزش انسان به خوبى روشن مى‏شود .

منبع: جلد دوم ترجمه و تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری (صفحات 199 الی 205)

 







 درباره مسکن مهر یک سوال دارم!
من خیلی سواد اقتصادی ندارم ولی انطور که به ما گفتند وقتی نقدینگی باشد و معادل آن کالا و خدمات نباشد تورم زاست اگر برای کالای معادل آن پول، واردات داشته باشیم که ضررهایی به تولیدات داخلی میزند و اگر قاچاق بشود که دیگر بدتر!!!
آقای آخوندی میگویند 38 هزار میلیارد نقدینگی از بانک مرکزی وارد بازار مسکن شده و این مایه تورم است اما مگر این پول در ازای ساخت و ساز خانه نبوده پس کالای معادل آن وجود دارد!! ما که خانه وارد نمیکنیم مصالح هم که توسط کارخانه های سیمان و غیره تولید میشود پس پولی که در بازار انباشته شود نداریم، داریم؟
از طرفی چند میلیون تومان هم که خود مردم میاورند پس از نقدینگی جاری در سطح جامعه هم باید کاسته شود!
زمین را هم که دولت به قیمت ارزان تامین میکند حالا چه اجاره 99 ساله چه واگذاری قطعی!
بانک پول را که همینطوری بی حساب دست مردم نمیدهد تا وارد بازارهای کاذب کنند، در مقابل این مبالغ، هم مردم آورده ای دارند، هم تولیداتی انجام میشود و هم نیروی انسانی مشغول کار میشوند و از همه مهمتر مشکل مسکن عده ای از مردم که در خواب هم نمیدیدند که از اجاره نشینی نجات پیدا کنند حل میشود!
مردم مستضعفی که مسکن مهر میگیرند قبلا به سختی پول اجاره را به جیب مالکین میریختند یا با بهره بالا از بانکها و بساز و بفروشها وام میگرفتند و خانه میخریدند و قسط سنگین میدادند. اگر آن موقع رشد نقدینگی نبود ولی امید به خانه دار شدن هم نبود؛ چون تولید کننده ای که از بانکها وامهای میلیاردی با بهره بالا گرفته که نمیاید به مردم خانه را مفت و ارزان بفروشد، مثل سالهای سال که دیده ایم با قیمت خون پدر بزرگوارشان خانه را میفروختند، تازه خیلی زود دست بدست میشود و به لطف دلالان قیمت سر به آسمان میگذارد!

اما از این حرفها بگذریم مسئله بسیار مهم این است که آقایان از این پس قرار است مردم را سر دو راهی اختراعی خودشان بگذارند و بگویند یا تورم و گرانی یا فلان و بهمان!!!!! رئیس جمهور که با این روش رای آورد و حالا وزرا خیال کرده اند اینطوری هر کاری میتوانند بکنند
زود میگویند از مردم میپرسیم چی دوست دارید گرانی را یا مسکن مهر را؟؟؟؟
فردا هم حتما میپرسند کدام را میخواهید گرانی را یا فلان بخش از خاک و یا منافع کشورتان را ؟؟؟؟ گرانی و تورم یا انرژی هسته ای؟؟؟
.....

این روش مسخره فقط برای سو استفاده از احساسات عوام و مردم کم اطلاع کاربرد دارد و برای اداره کشور مثل بار کجی است که به منزل نمیرسد!!







مناظره های شبکه یک تلویزیون شاید نتیجه مطالبات چند ساله مردم برای کمک به شفافسازی در عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور است.
بنده خودم به شکلهای مختلف از صدا و سیما و افرادی که صاحبنظر هستند خواهش کرده بودم که با این نوع برنامه ها هم کارشناسان و هم مردم را به تکاپو بیاندازند و در رشد فکری و علمی جامعه موثر باشند. این مطالبه در بین اقشار گوناگون مردم کم و بیش وجود داشته و دارد.
صدا و سیما بالاخره جرات کرد و یکی از ساعات پر بیننده اش را بجای فیلم و سریال به برنامه ای سازنده و روشنگر اختصاص داد و این امر جای تقدیر فراوان دارد!
انشاء الله با استقبال خوب مردم فرهیخته و کارشناسان درجه یک و مجرب شاهد رشد این نوع برنامه ها و حتی افتتاح شبکه ای ویژه در این زمینه ها باشیم.







احساس میکنم قرار است در منطقه خاورمیانه (اسیای جنوب غربی) اتفاقات جدیدی بیافتد چون مدتی است امریکا و اروپا اتباعشان را از منطقه بیرون میبرند و هشدارهایی درباره امنیت در منطقه میدهند!
حزب الله لبنان را وارد لیست گروه های تروریستی کردند که این اقدام دستشان را برای کارهای مثلا قانونی باز میکند!
با نماینده های خودخوانده فلسطینی مذاکرات طولانی مدتی را ساماندهی کردند که وانمود کنند اوضاع رو به بهبود است و ضمنا به موقع با فشار امتیازات کاملی را بگیرند!
در یمن هم دنبال بهانه جدید میگردند!
در سوریه هم که مسلمانان ساخت امریکا دارند کاملا شکست میخورند و سوریه مقتدرتر از گذشته جلوه میکند!با ورود مستقیم امریکا به مصر یک نوع موضع ضد امریکایی در مردم در هر دو طرف ایجاد شده که به نفع امریکا نیست!
در تونس که شروع سلسله انقلابهای منطقه بود طرحی مشابه مصر را پیش گرفتند که البته کمی متفاوت پیش رفت چون تونسیها مثل مرسی بد عمل نکردند!پیش از اینکه دولت جدید ایران قدرت را دست بگیرد علیه آن موضع گرفتند و حتی تحریم جدید وضع کردند
در پاکستان و افغانستان هم اتفاقاتی میافتد که برای من چندان روشن نیست
حالا هم که رشوه بیش از پانزده میلیارد دلاری عربستان به روسیه مطرح میشود!!!
بوی جنگ و فتنه جدیدی به مشام میرسد!







از سفر امام خامنه ای به خراسان شمالی سال 91

امام خامنه ای در خراسان شمالی

یکى از مشکلات ما تنبلى است. مسئله‌ى مطالعه و کتابخوانى مهم است. در جامعه‌ى ما بى‌اعتنائى به کتاب وجود دارد. گاهى آدم مى‌بیند در تلویزیون از این و آن سؤال میکنند: آقا شما چند ساعت در شبانه‌روز مطالعه میکنید، یا چقدر وقت کتابخوانى دارید؟ یکى میگوید پنج دقیقه، یکى میگوید نیم ساعت! انسان تعجب میکند. ما باید جوانان را به کتابخوانى عادت دهیم، کودکان را به کتابخوانى عادت دهیم؛ که این تا آخر عمر همراهشان خواهد بود. کتابخوانى در سنین بنده - که البته بنده چندین برابر جوانها کتاب میخوانم - غالباً تأثیرش بمراتب کمتر است از کتابخوانى در سنین جوانها و شما عزیزانى که اینجا حضور دارید. آنچه که همیشه براى انسان میماند، کتابخوانى در سنین پائین است. جوانان شما، کودکان شما هرچه میتوانند، کتاب بخوانند؛ در فنون مختلف، در راههاى مختلف، مطلبى یاد بگیرند. البته از هرزه‌گردى در محیط کتاب هم باید پرهیز کرد، منتها این مسئله‌ى بعدى است؛ مسئله‌ى اول این است که یاد بگیرند، عادت کنند به این که اصلاً به کتاب مراجعه کنند، کتاب نگاه کنند. البته باید دستگاهها مراقب باشند، اشخاص مواظب باشند، هدایت کنند به کتاب خوب؛ که با کتاب بد، عمر ضایع نشود







بخشی از توضیح علامه جعفری درباره جملاتی از محمد عبده که در آن حضرت علی علیه السلام را ستایش میکند که البته برای من بیشتر جنبه تعریف سیاست امام علی علیه السلام مهم بود!

« و آنان ( پیشروان ) را به دقایق سیاست و طرق کیاست راهنمایى مى کرد و آنان را با مقام واقعى ریاست آشنا مى ساخت . . » این همان مضمون است که « جلال الدین محمد مولوى » نیز در ابیاتى که از وى نقل کرده ایم ، بدان اشاره مى کند :

  • زان بظاهر کوشد اندر جاه و حکم /  تا امیران را نماید راه و حکم @
  • تا بیاراید بهر تن جامه اى           /  تا نویسد او بهر کس نامه اى @
  •  تا امیرى را دهد جان دگر          /   تا دهد نخل خلافت را ثمر@

با توجه کافى در این مطلب که محمد عبده و جلال الدین مولوى متذکر شده اند ، پاسخ آن اتّهامى که هم مکتبان بنى امیّه به على بن ابیطالب ( ع ) وارد مى آورند که على سیاست نمى داند ، بخوبى روشن مى شود که اگر منظور از مفهوم سیاست مدیریّت اصل تنازع در بقاء و متورم ساختن « خود طبیعى » و فدا کردن

همه ارزش ها بعنوان وسیله در راه هدف منظور است على ( ع ) اصول و قوانین

چنین مدیریت را مى دانست . بعنوان نمونه مختصر : پیش بینى او درباره حکمین و برداشتن قرآن ها در سر نیزه ها و جریان زمامدارى و توضیحات منطقى او درباره حوادث دوران معاصرش ، بهترین دلایل بر اثبات فهم سیاسى او بود ، ولى هرگز دست بآن نمى برد ، زیرا حکمت و تقوا و هدف دارى در زندگى و پاى بند بودن جدى به حق و عدالت ، طعم حیاتى خود را به على ( ع ) چشانیده بود ، او خود بارها بهمین نکته اشاره کرده است که « اگر تقوا نبود از سیاستمدارترین مردم بودم » .

----

از کتاب ترجمه و تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری  ص 195

 




برچسب ها : امام علی برچسب ها :
علامه جعفری



این مطلب به دستم رسید .....

 

شیطان به رسول خدا گفت: من طاقت دیدن 6 خصلت در آدمها را ندارم! 	1. وقتی به هم میرسند سلام می کنند. 	2. با هم مصاحفه (روبوسی) می کنند. 	3. برای هر کاری انشاالله می گویند. 	4. از گناه استغفار می کنند. 	5. ابتدای هر کاری بسم الله می گویند. 	6. تا نام حضرت محمد(ص) را می شنوند صلوات می فرستند. 	 	آیا میدانید! 	هنگامی که می خواهید این پست را باز نشر کنید شیطان چه تلاشی می کند تا از آن جلوگیری کند؟!







نمیخواهم کاملا از جبهه پایداری دفاع کنم ولی از بازی درآوردن ژورنالیستی رسانه هایی مثل الف خیلی بدم میاید! مدتی است به شکل کودکانه ای به تخریب بخشی از نیروهای حزب اللهی و انقلابی دست میزنند و همه را متهم به قدرتطلبی و بی اخلاقی میکنند در حالیکه نوعی کینه و حرص بی دلیل و عصبانیتی غیر قابل قبول در نقدها و اخبارشان دیده می شود. واقعا چه چیزی را هدف گرفته اند؟ برای رضای خدا این کارها را میکنند؟!!

بعنوان نمونه حمله های آنها به جبهه پایداری و علامه مصباح با الفاظی مثل افراطی و تندرو و کنار هم چیدن بعضی جملات و برداشتهای دل بخواهی و در آخر هم دادن حکم!


وقتی طبق اخلاق انتخاباتی و خواست امام خامنه ای، همه، از جمله پایداری سعی کردند جلوتر از اینکه اتفاقی افتاده باشد، قضاوتی نکنند و جوانب مثبت کلام حجت الاسلام روحانی را ببیند و او را تائید کنند، که چه بسا در تلطیف فضای احساسی پس انتخابات و ایجاد حس همکاری، بجای تقابل نیز مفید باشد، ناگهان با شانتاژ و شلوغبازی بعضی افراد و رسانه ها مواجه شدیم، که القا میکردند، اینها قدرتطلب هستند و میخواهند به طرف برنده چرخش کنند !!!
در حالی که سخنگوی جبهه پایداری گفت:  "این جبهه مواضع کنونی روحانی درباره مباحث هسته‌ای و مسائل داخلی را می‌پسندد و معتقد است موضع درست را باید در هر شرایطی پذیرفت."
این جمله نشان از سطح بالای سیاست اسلامی است که متاسفانه در کشور اسلامی ما با وجود تاکیدات بزرگان مورد توجه نیست! چون اگر همه اینطور رفتار کنند که، وقتی کسی حق میگوید تاییدش کنند و موقعی که باطل گفت مخالفش باشند، دست سیاستمدارانی به سبک معاویه و عمروعاص رو میشود! پس چه موقع گروه و دار و دسته بازی راه بیاندازیم؟!


سید امیرحسین قاضی‌زاده میگوید: "جبهه پایداری مواضع آقای روحانی درباره حقوق هسته‌ای ملت ایران و منتفی بودن موضوع تعلیق را می‌پسندد." سخنگوی جبهه پایداری خاطر نشان کرد:  "اگر حتی این مواضع در ایام انتخابات و در کارنامه آقای روحانی دیده می‌شد، ممکن بود که نظر ما را هم تغییر می‌داد."
این جملات نشان از رضایت جبهه پایداری از تغییر 180 درجه ای روحانی است که مواضع نادرست قبلی خود را کنار گذاشته، ولی با کمال تعجب میبینیم آقای صادق زیباکلام و سایتهایی مثل الف این موضوع را به چرخش پایداری به سمت قدرت تعبیر میکنند. ضمنا به کلمه "کارنامه" اگر دقت کنیم معلوم میشود که منظور در سالهای گذشته و بخصوص ایام دبیری شورای امنیت ملی است!
آقای قاضی‌زاده خودش هم اشاره میکند که برخی سایت‌ها با چینش هدف‌دار کلمات، اظهاراتش را وارونه منتشر کرده‌اند و تأکید میکند:  "بحث ما این است که ای کاش آقای روحانی در ایام انتخابات نیز مواضع کنونی را اتخاذ می‌کرد." این جمله انتقادی مهم و معنی دار را در خود نهفته است که نشان میدهد اگر روحانی غیر از این در انتخابات حرف میزد نمیتوانست در تقابل ظاهری با پایداری قرار بگیرد و چه بسا رای منفی دیگران او را رئیس جمهور نمیکرد!!!


سخنگوی جبهه پایداری و نماینده مردم مشهد در مجلس گفت:  "مواضع آقای دکتر روحانی در پاسخ به خبرنگاران خارجی و داخلی سنجیده و منطبق بر مواضع نظام بود و ما از این مواضع حمایت می‌کنیم."
وی همچنین تصریح کرد:  "جبهه پایداری یک جبهه گفتمانی است و موضع و رفتار درست را از هر کسی می‌پذیرید و در مقابل، اقدام غلط و نادرست را از هر فردی که باشد، رد می‌کند."
این موضعگیری یعنی جبهه پایداری اصولی دارد که از افراد برایش مهمتر است و نه تنها دنبال قدرت نیست بلکه حتی هر جا لازم باشد جلوی قدرت میایستد. مگر نه اینکه فارغ از مسائل ظاهری سیاسی پایداری در مقابل انحراف دولت احمدی نژاد ایستاد پس چه شبهه ای درست میکنید؟!!

رفتار سیاسی این جبهه رفتاری تکلیفمدارانه است و طبق اصول اسلامی در هر شرایطی تصمیم میگیرد ولی برای من جالب بود که یک خبرنگار با پرسیدن چند سوال تدریجا با حذف همه گزینه ها مثل جلیلی، حداد عادل، ولایتی و قالیباف آخر می رساند به این سوال که اگر پایداری بین احمدی نژاد و روحانی مجبور به انتخاب شود چه میکند که قاضی زاده با توضیحاتی که میدهد در واقع بخاطر بحث تنشزدائی و مواضع ضد استکباری بهتر، میگوید احمدی نژاد، ولی اگر روحانی اینطور باشد که تازگی ها شده، ما به او رای میدادیم ولی این در زمانی است که شرایط متعددی رخ داده باشد!!!
اما رسانه ها این جمله را "باید مراقبت کرد تعامل سازنده به سمت سازش نرود. البته آقای روحانی در نشست خبری‌اش پس از انتخابات ریاست‌جمهوری مواضعی گرفت، که اگر قبلا بیان کرده بود ما در انتخابات با او رای می‌دادیم."
تبدیل به این جمله کردند "اگر آقای روحانی موضع تعامل با جهان را زودتر شفاف می‌کرد، پایداری به او رای می‌داد."
این برداشت شخصی را وقتی داخل دابل کوتیشن میگذارند یعنی نقل قول و این کذب محض است! بخصوص که محتوای سوال بعدی را نیز قبل از این جمله جعلی قرار دادند!
آیا این تقوا است؟
خدا به دادمان برسد!

البته آقای قاضی زاده هفته بعد از این مصاحبه، خودشان جواب دادند ولی باز هم برخی رسانه ها از آن حرفهای مورد نظرشان را برداشت کردند!

 







به گزارش روز دوشنبه گروه فضای مجازی ایرنا، صادق زیباکلام در گفت و گو با خبرگزاری آریا، درباره چرخش جبهه پایداری به سمت حسن روحانی گفت: تنها تفسیری که می توان از چرخش جبهه پایداری به سمت دکتر روحانی داشت این است که این جبهه به تنها چیزی که باور و اعتقاد ندارد اصول است زیرا اگر جبهه پایداری یک مثقال یا گرم به اصول پایبند و معتقد بود نمی توانست به راحتی به سمت روحانی چرخش نشان دهد.

این اظهار نظر آقای زیباکلام نشان میدهد ایشان و امثالشان بدجوری غافلگیر شده و ناراحتند، چون خیلی منتظر بودند تا جبهه پایداری و خیلیهای دیگر جلوی روحانی بایستند و جو کشور را متشنج کنند و از مخالفت و تقابل آنها با روحانی در این مقطع که کار هنوز شروع نشده خود بخود رئیس جمهور منتخب، که خودش ادعای فراجناحی دارد، را به سمت اصلاحطلبها سوق دهند!
حجت الاسلام روحانی در نشست خبری و دیگر سخنرانیهایش مواضع ناامید کننده ای برای بعضیها که میخواستند همه چیز را به حساب گروهی خاص بریزند، گرفته است.
اتفاقا پایداری نیست که قدرت طلب است بلکه آنهایی اینگونه اند که میخواستند آب، گل آلود شود و ماهی های درشت بگیرند!
امام خامنه ای فرمودند همه به دولت منتخب کمک کنند؛ پایداری هم جدای از این ملت نیست و آقای روحانی هم در مقام رئیس جمهوری هنوز کاری نکرده که بخواهیم بگوییم منطبق با اصول هست یا نیست!
 اگر از حالا شروع به مقابله متعصبانه با رئیس جمهور منتخب، شود فردا عده ای برمیگردند میگوید نگذاشتند کار کند!
آقای زیباکلام میگوید: " جبهه [پایداری ] به تنها چیزی که باور و اعتقاد ندارد اصول است" باید از ایشان پرسید که شما اصلا میدانید اصول چیست؟ با حساب شما کمکهای حضرت علی علیه السلام به عمر هم چرخش از اصول به سمت قدرت است!!!
از این حرفها گذشته واقعا کسی نمیتواند نوع حرکات جبهه پایداری را به راحتی درک کند، چون با رفتارهای حزبی معمول فرق دارد و به تعصبات جناحی و گروهی هم مبتلا نیست، بلکه بحث سر نوعی استاندارد رفتاری، در مقاطع مختلف است.
بلا تشبیه مثلا وقتی عملکرد امام حسن و امام حسین علیهم السلام را ببینیم بنظر متضاد است اما در واقع هر دو درست و در حقیقت مکمل یکدیگر است. جبهه پایداری هم همینطور است، یک زمان وقت انتخاب است پس در بین کاندیداهای موجود، طبق اصول انقلاب اسلامی و بخصوص نگاه جهانیِ اسلام که در سخنان امام خمینی (ره) و امام خامنه ای همیشه بوده است، یک نفر را معرفی می کنند و حال که ایام کار ملی و ایجاد حماسه اقتصادی است، دست دوستی به طرف رئیس جمهور منتخب دراز می کنند.
اصول جبهه پایداری همان اصول اسلام ناب است، که متعصبانه خود را در بمبست قرار نمیدهد و با توجه به حقوق و تکالیف، به وظایف خود عمل میکند.
جالب است که عده ای از این فضای دوستانه عصبانی هستند و بجای رضایت از این روحیه همکاری، جبه پایداری را متهم میکنند.
سوال اینجاست اگر پایداریها شمشیر را از رو می بستند و خط و نشان می کشیدند و رفتارهای مشابه بعضیها در سال 88 را انجام میدادند آقای زیباکلام به چه تحلیلی میرسید؟




برچسب ها : انتخابات برچسب ها : جبهه پایداری



این مقاله از کیهان است که منم با رنگی متفاوت حرفم را نوشتم:

یک مقام امنیتی سابق رژیم صهیونیستی گفت انتظار تغییر اساسی در سیاست ایران به خاطر انتخابات توهمی بیش نیست. مگه همچین توقعی داشتید؟؟؟

لیور ایکرمن از مقامات پیشین شین‌بث (سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی) ضمن تحلیلی در جروزالم‌پست تصریح کرد: هرچند انتخاب رئیس‌جمهوری میانه‌رو در ایران، امید بروز تحولی جدید در این کشور را قوت بخشید اما انتظار تغییر واقعی توهم است. البته خوش‌بینی بخشی از دیپلماسی است اما اهمیت درک «واقعیت»کمتر از «خوش‌بینی» نیست. البته ابلیس از همان ابتدای خلقت بشر همیشه خوشبین بود!

تحلیلگر جروزالم‌پست می‌افزاید: در ماه‌های گذشته رهبری ایران تحت ریاست آیت‌الله «علی خامنه‌ای» رهبر عالی قدرتمند این کشور در معرفی ایران به عنوان کشوری دمکراتیک به جهان موفق عمل کرده است. تعداد زیادی از نامزدهای انتخابات از طیف‌های مختلف سیاسی و مذهبی و با دیدگاه‌های متفاوت در انتخابات شرکت داشتند. رسانه‌های ایران گزارش‌هایی را از شهروندانی منعکس کرد که در فضای آزاد نامزد مورد علاقه خود را انتخاب می‌کردند. ایران همچنین مناظره نامزدها را در معرض نمایش عمومی قرار داد. اما واقعیت این است که شورای نگهبان همه افراد سکولار، مسن و میانه‌رو را رد صلاحیت کرد.  عجب رویی دارند اینها!!! یعنی بقیه کشورهای مثلا دموکراتیک به پیرمردها و بچه کوچولوها و بخصوص مخالفان و دشمنان نظامشون اجازه میدهند کاندیدای رئیسجمهوری شوند؟؟؟!!! ولی من شنیدم کسی در امریکا تا مواضع مثبت و روشنی در قبال حمایت از اسرائیل نداشته باشد وزیر هم نمیشه چه برسد به رئیس جمهور! در واقع صاحبان قدرت و سرمایه بوسیله احزاب تقریبا همان کاری را که شورای نگهبان میکند را انجام میدهند ولی معیارهای ما چیه و معیارهای اونها چیه؟؟؟ ما با قانون اساسی و شرع مقدس اسلام میسنجیم و اونها با تعهدات حزبی و صهیونیستی و منافع سرمایه داری! در مناظره‌های تلویزیونی نیز خط قرمزهایی وجود داشت. آره خب، توی امریکا شروع میکنند به لات بازی و بی ادبی و تحقیر و تمسخر که نشون بدهند خیلی آزادند، ولی واقعا حاضرند همه چی بگویند؟؟؟ مثلا از لابیهای پشت پرده؟ از اینکه مجبورند منافع ملتشون را قربانی یک در صد ثروتمندان کنند! آیا به مردم میگویند سرمایه سالار وطن ندارد و وطنش جاییست که پولش خوب سود دهد؟ آیا در تلویزیونی که مفت و مجانی در اختیارشان نیست، از این حرفها میزنند؟؟؟ آیا میگویند که تا به ایجا برسند به چه کسانی بدهکار شده اند؟؟  همه کشورهای جهان فریب این انتخابات را خوردند و گمان کردند این یک انتخابات دموکراتیک واقعی است. حتی شهروندان ایرانی نیز فریب خوردند(!) رو که نیست!!!!

مقام امنیتی سابق اسرائیل در ادامه تحلیل توأم با عصبانیت خود می‌نویسد: رئیس‌جمهوری منتخب ایران فقط حامی دیگری از حکومت کنونی این کشور است که از موسسان آن نیز بوده است. روحانی، دقیقا نماد میانه‌روی و کثرت‌گرایی نیست. هرچند که وی دکترای حقوق دارد و به زبان‌های مختلف مسلط است اما در هر حال وی نیز یک روحانی مذهبی است و عضوی از حکومتی است که پس از سرنگونی شاه در سال 57 به قدرت رسید. اولا حکایت تغییری است که عده ای ساده لوح وقتی اوباما آمد انتظارش را داشتند و ثانیا با مقابل هم قرار دادن دکترای حقوق و تسلط بر چند زبان، با روحانی مذهبی مخالف شاه، در واقع میگوید مذهبیها یک مشت بی سواد بودند همان تصویری که در غرب سالهاست از ما ساختند! تاکید میکند که سواد و علم مدرن هم دردی از این متحجرهای خشن دوا نمیکند!!! به جمله بعدی دقت کنید! وی مسئول سازمان‌دهی دوباره ارتش ایران بود که به ریاست شورای سرپرستی صدا و سیما منصوب شد و از این رو توانست اطمینان دهد که فقط صدای رهبر ایران در ایران شنیده می‌شود. القای همیشگی دیکتاتوری در ایران! روحانی، همچنین نماینده رهبر در شورای امنیت ملی و مذاکره‌کننده ایران درباره برنامه هسته‌ای این کشور با غرب در بین سالهای 2003 تا 2005 بوده است.

جروزالم‌پست نوشت: حامیان رئیس‌جمهوری منتخب ایران در غرب مدعی‌اند که وی مذاکره‌کننده‌ای حرفه‌ای است و دارای استعداد ویژه‌ای در انجام مذاکرات فقط با اهداف مذاکره است. به عبارت دیگر، وی به صورت ماهرانه توانست مذاکرات را طولانی کند که این امر این امکان را به کشورش داد تا به اهدافش ادامه دهد.

ایکرمن در پایان تصریح کرده است: روحانی اسرائیل را شیطان بزرگ [!؟] قلمداد می‌کند. رئیس‌جمهور جدید ایران در زمره روحانیون قرار دارد و نماینده رهبر ایران است.

نشریه آلمانی دی ولت نیز که به محافل صهیونیستی نزدیک است، در تحلیلی خاطر نشان کرد: انتظار تغییر در سیاست‌های ایران توهمی خطرناک است. حسن روحانی به اعتدال شهرت دارد اما سیاستمداران غربی کور خوانده‌اند. چرا توهمی خطرناک از چه خطری صحبت میکنید؟؟ نکند میترسید جلوی خواسته های منطقی ایران کوتاه بیایید؟؟!! اما من میگویم این توهم برایتان سودمند است پس آنرا حفظ کنید و به این بهانه خودتان را از بمبست خارج کنید و به افکار عمومیتان بگویید چون دولت ایران تغییر کرده و اینها بچه های خوبی هستند ما هم از دشمنی دست برداشتیم!!! روحانی به طور صددرصد نماینده نظام حکومتی است زیرا اگر نبود از سوی شورای نگهبان واجد صلاحیت تشخیص داده نمی‌شد. تا حالا که نماینده نظام کس دیگری بود؟!! همانطور که بسیاری از اصلاح‌طلبان واقعی و ظاهری که نامزدی خود را اعلام کرده بودند، نتوانستند از این سد عبور کنند.

این روزنامه آلمانی با بیان اینکه روحانی سال گذشته وفاداری خود به خط‌مشی نظام را با بیان این جمله که «اسرائیل یک شیطان بزرگ صهیونیستی» است، به اثبات رسانده است، نوشت: انتظارات توهم‌آمیز درباره او برای اپوزیسیون ایرانی که اکنون به لیبرالی شدن امور امید بسته، خطرناک است. این امر برای غرب نیز خطرناک است. اشتباه نکنید چون کسی که رژیم قاتل و تروریست صهیونیستی را شیطان کوچک یا بزرگ نداند باید در انسانیتش شک کرد. ضمنا اپوزیسیونی که منافقین خونخوار و بازماندگان سلطنت سیاه پهلوی و غربزده های فرومایه و خودباخته آن را تشکیل دهند خودش یک توهم طنزآمیز است

 

 




برچسب ها : کیهان برچسب ها : حسن روحانی برچسب ها : انتخابات برچسب ها : رئیس جمهور


صفحات :
|  <  1  2  3  4  5  >>  >  |