سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
تدبر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی
ابر برچسب ها

 

بنام خدا

حقیقتش خیلی حوصله نوشتن متن طولانی را ندارم. فقط چند جمله کوتاه درباره بخش کوچکی از اظهارات حجاریان، به عنوان نمونه ای از بازی با افکار مردم و سخنان هدفدار، می نویسم! البته یک تحلیل خیلی ساده!

به پاراگراف زیر توجه کنید:
"جامعه مدنی در زمان ریاست‌جمهوری خاتمی در حال شکل‌گیری بود. انجمن‌های مختلف، احزاب، مطبوعات و تولیدکنندگان خصوصی در حال شکل‌گیری بودند. به نظر من سرمایه‌گذار و تولیدکننده خصوصی نیز بخشی از جامعه مدنی است اما در دولت احمدی‌نژاد جامعه مدنی به صورت سازماندهی شده از بین رفت. در نتیجه هم احزاب و روزنامه‌ها تعطیل شدند و هم دانشجویان و اساتید اخراج شدند و هم بنگاه‌های اقتصادی تعطیل شد. البته اکنون جامعه مدنی در حال جوانه زدن است."

حجاریان

 

 

ببینید همه درد بی درمان این آدم، نظام سرمایه سالاری است! اول دوران خاتمی را بعنوان یک حسرت و نعمتی که از دست رفته مطرح میکند و با زیرکی کلمات را کنار هم می چیند! ابتدا انجمنها بعد احزاب و مطبوعات و آخر هم تولیدکنندگان خصوصی، در حال شکل گیری یعنی شکل نگرفته بوده، تا مخاطب نتواند بگوید آن روزها هم گل و بلبل نبود!! و همچنین یعنی مخاطب بداند که بعد از خاتمی شما هیچ تولید، روزنامه، حزب و انجمنی نداشتید!!!

 تا اینجا ذهن خواننده متن آماده شد و در نوعی حس حسرت و حصومت نسبت به باعث و بانی این قضیه فرو رفته حالا وقت تثبیت این احساسات است! میگوید " به نظر من سرمایه‌گذار و تولیدکننده خصوصی نیز بخشی از جامعه مدنی است اما در دولت احمدی‌نژاد جامعه مدنی به صورت سازماندهی شده از بین رفت " حالا کلمه سرمایه‌گذار میتواند کنار تولییدکننده خصوصی بنشیند و بعنوان بخشی از جامعه مدنی معرفی شود همان جامعه مدنی که اول پاراگراف، خاتمی داشت به آن شکل میداد!!! در ادامه، دولت احمدی نژاد (نه شخص احمدی نژاد آن گونه که اکثر اصولگرایان معتقدند) جامعه مدنی را نابود میکند ولی مخاطب با یک معادله پرمعنی روبرو است :
یکطرف خاتمی، جامعه مدنی، تولید و سرمایه گذاری و طرف دیگر دولت احمدی نژاد، سازماندهی و نابودی!!!!

خیلی عالی! حالا دیگر نوبت نتیجه گیری است! البته نتیجه گیری ظاهری! ترتیب کلمات در این اعلام نتیجه واقعا جالب است، اول احزاب و روزنامه ها و بعد دانشجویان و اساتید و آخر هم بنگاه های اقتصادی همان چیزی که اکثر مخاطبان بدلیل وضع اقتصادیشان، زود تائیدش میکنند و مساوی میشود با تائید همه گزینه ها!! درحالیکه برای گوینده از هرچیزی مهمتر همان کلمه اول یعنی احزاب بوده و البته بلندگوهای داخلی دشمنان جمهوری اسلامی ایران، روزنامه های وابسته!

دولت امروز دست کسانی است که امثال حجاریان و دیگر ورشکسته های سیاسی میخواهند خود را به آن بچسبانند پس در جمله بعدی اعلام میکند همان جامعه مدنی کذایی در حال جوانه زدن است! مخاطب اکنون بی هیچ زحمتی فهمید که وضع معیشت او و خانواده اش وابسته به احزاب مورد نظر ایشان، روزنامه های مورد نظر ایشان، انجمنهایی که حالا این دوستان برایش نقشه ها دارند و تولیدکنندگان و سرمایه داران در حقیقت پولسالاران و آنانی که جان، عمر و سلامتی مردم را میخرند و شهروندان درجه یک هستند، است!

بگذریم، کاش همه دقیق میخواندیم و گوش میدادیم حتی اگر بعضی وقتها در تحلیل اشتباه کنیم! خیلی مسایل دیگر در این پاراگراف و بقیه حرفهای ایشان هست که بنده قصد تحلیل نداشتم و فقط میخواستم توجه خوانندگان را طرز بیان سیاسیون جلب کنم هرچند من هم تخصصی در این باره ندارم!

یا حق!







دکتر فانی- ویدئو کنفرانس

امروز در اخبار دیدم وزیر آموزش و پرورش،دکتر فانی، از طریق لپ تاپ و ویدئو کنفرانس با مسئولین استان سیستان و بلوچستان صحبت میکرد! بنظر شما آیا این روش میتواند جایگزین مناسبی برای نظارت حضوری مدیران باشد؟

اگر ارتباط تصویری را مکملی برای گزارشها و آمارها بدانیم و نسخه ارتقا یافته تلفن باشد خوب و قابل قبول است اما مطمئنا جای سرکشی مستقیم، حضور در محل،  به چشم خود ناظر بودن و دیدن مناطقی که نمیخواهند ببینی، را نمیگیرد!

حضرت علی (ع) میفرماند یرای ناظران هم ناظری بگذار حالا چه کسی قرار است آنسوی وبکمها را ببیند؟!

 







عکس مصاحبه روحانی و سه مجریبنام خدا
آقای هاشمی رفسنجانی یکروز بی بی سی را بعنوان یک رسانه حرفه ای مثال زدند و گفتند که صدا و سیما هم باید حرفه ای شود! حالا اینکه رسانه حرفه ای چیست باید عرض کنم جناب رئیس جمهور روحانی، یک چشمه از آن را در گزارش عملکرد صد روزه دولت خود به نمایش گذاشتند! تیم تصویربرداری در یک اقدام بی سابقه از طرف دفتر رئیس جمهور تعیین می شوند و مجریها هم با هماهنگی انتخاب شده و گویا تلفنهایشان گرفته و ارتباطشان قطع می شود تا کسی قبل از مصاحبه با آنها صحبت نکند!! حرفهایی که باید بزنند یا نزنند هم هماهنگ می شود و دست آخر به عنوان نقش مکمل، جلوی دوربین فرستاده می شوند تا به جلوه ی بیشتر قهرمان داستان، کمک کنند!! یک فیلم تبلیغاتی، نه یک گزارش کار به مردم! خدا را شکر که رئیس صدا و سیما را امام خامنه ای انتخاب می کنند و کلیت این سازمان هنوز مردمی است !
حالا معنی بعضی حرفها معلوم می شود که می گفتند بهتر است شبکه تلویزیونی خصوصی داشته باشیم یعنی چی!! یکی از ارکان مهم نظام سرمایه داری و سرمایه سالاری، رسانه ی قوی است تا بتوانند وقایع را آن طور که به مصلحت اربابان است به نمایش درآورند!!! رسانه حرفه ای، به حق و حقیقت کاری ندارد، واقعیت را تغییر می دهد تا به نفع صاحبان منافع، نه صاحبان حق، مسایل را پیش ببرد!!!
 نسخه اصلی این روش رسانه ای در دست امریکا و غرب است که سیاستمداران ساعتها آرایش می شوند و تمام جملات و حالات چهره و بدن آنها و زاویه دوربین و سوالات احتمالی مجری، همه و همه مثل یک فیلم سینمایی تنظیم می شود تا مبادا اثر مورد نظر بازیگران سیاست را، نداشته باشد!!!
این روش کار مال ما نیست حالا در این برنامه گزارش صد روزه چه صدا و سیما و چه دفتر ریاست جمهوری هر کدام از این سبک استفاده کرده باشند باید مراقب باشند که حقیقت پایمال نشود!
کار ما بعد از سی و چهار سال از انقلاب به کجا کشیده است؟؟!! مسئولین رده بالای حکومت اسلامی با چهره ی بزک کرده با ملتشان روبرو می شوند!!
ما عوض شدیم یا سیاسیونمان؟؟؟ ما که همان پابرهنه هایی هستیم که فرمانده هانمان جلوتر از همه در خط مقدم زیر آتش دشمن می جنگیدند! ما پیرو تهرانی مقدمهایی هستیم که چهره ی خسته از تلاششان، به حرمت روح بلندشان، لبخند می زد و ظاهرشان به واسطه صداقت درونشان زیبا بود!
من هیچی نمی دانم فقط می بینم داریم همان راهی را می رویم که خیلی ها رفتند و خدا هم فراموششان کرد! اگر خدا فراموشمان کند به سرنوشت تمام ملتهای بدبخت تاریخ دور و نزدیک، گرفتار می شویم. همان مردمی که پیامبران را دیدند ولی فایده نکرد امامان معصوم را دیدند ولی باز هم نشدند آنچه باید می شدند !!
بیش از هزار سال است که حاضر به ظهور مبارک امام زمان (عج) نیستیم!