در این دنیای شلوغ و پر تلاطم به خودمان فرصت نمیدهیم که آنچه دیدهایم ، شنیدهایم ، حس کردهایم درک کنیم . ما هر روز و هر لحظه در حال دریافت علایم و نشانهها از سوی جهان پیرامون هستیم و هرگز مجالی برای تفکر عمیق درباره ی آنها نداریم .
دیگر برای داشتن یک سیب، مدتها بر سر شاخه نمی پاییمش، تا برسد و از این انتظار درس صبر و از صبر درس احترام به هستی و خالق زیبای زیبا آفرینش را، نمی آموزیم!
از عقل بسوی دل میروم و از دل به سوی عقل و زندگی را با این حرکت به تلاطم در می آورم! که نکند عقل گرایی افراطی و مادیات بی احساس منجمدش کند !! و یا در احساسات بیاساس و معنویت منهای عقل بسوزد و خاکستر شود!
خوب؛ حال کمی می نشینم در سکوت و به خودم اجاره می دهم تا بسوی من بیاید،.........!!!