گفت و شنودی که توسط یک دوست و همسنگر نوشته شده ات را اول بخوانید و بعد هم کمی توضیحات و نظرات بنده در تائید آن!

 

 

گفتوشنودباولایتی

نویسندهسعید درخشان :

تاریخ:دوشنبه 6 خرداد 1392-15:30

دیشب آقای ولایتی در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما مطالبی بیان کردند که بنده به فراخور سواد و حافظه خود به تفکیک جوابهایی برای هرکدام از آنها نوشته ام. امید که مورد توجه و تامل واقع شود:

ولایتی: من تا آخر ادامه می‌دهم و بنا ندارم به نفع کسی عقب نشینی کنم.

من: پس اینکه می گفتید یه نفرمون میمونه چی شد؟ دبه درآوردید؟

ولایتی: اولین کاری که می‌شود انجام داد بازسازی اعتماد بین دولت و مردم است.

من: مگه اعتماد بین ملت و دولت نیست؟ آیا زیرکانه میخواهید عدم مشروعیت و یا سقوط مشروعیت دولت را القا کنید یا بحث چیز دیگریست؟

ولایتی: مردم ناراحتند از اینکه می بینند گاهی دو قوه کشور نسبت به هم سوءظن دارند. حتما باید به قوانین مصوب مجلس احترام گذاشت و به حق نظارت مجلس بر قوانین باید احترام گذاشت.

من: آیا یکطرفه قضاوت می کنید که در تمام مراتب اختلاف حق با مجلس بوده و دولت قانون شکن بالفطره ست؟

ولایتی: در دوره بنده وزرای خارجه برای اینکه به ایران بیایند صف می‌بستند. گاهی در سازمان ملل 80 وزیر خارجه را می‌دیدم.

من: آیا در این دولت اینگونه نیست؟ این همه توفیقات در عرصه سیاست خارجی را آیا نمی بینید؟ حجم مناسبات خارجی این دولت را لطفا مقایسه کنید با دوره وزارت خودتان.

ولایتی: عدالت را نباید شعاری مطرح کرد.نباید کشور را دچار فقر کرده و آنگاه فقر را عادلانه تقسیم کنیم!

احیانا آیا به مکتب سرمایه داری گرویده ایید؟ این همان حرفهای هاشمی و موسوی و عناصر مطرود نیست که اینبار از دهان مبارک شما شنیده می شود؟ آیا انحصارطلبی اقتصادی و اختصاصی سازی حمایت از تولید و تولیدکننده است و توزیع منابع آن در بین ملت توزیع فقر؟

ولایتی: مذاکرات هسته‌ای سخت‌تر از مسئله 598 نیست. با حفظ غنی‌سازی که جزو حقوق ماست میتوانیم رابطه را با دنیا گسترش داده و اولا نگذاریم تحریم ها افزایش یابد و ثانیا تحریم‌های اعمال شده را کاهش کنیم.

من: زهی خوش خیالی! آیا هنوز نفهمیده اید که نظام سلطه هرگز دست از کارشکنی علیه ایران برنخواهی داشت حتی اگر تسلیم شویم؟ آیا قصد التماس دارید یا مثل دوستانتان قصد تنش زدایی!!! و تعلیق فعالیتهای هسته ای؟ و نکته جدی اینکه اصولا تحریم را فرصت می دانید یا تهدید؟

ولایتی: سیاست خارجی کشور باید بازسازی شود.

من: نقطه قوت بزرگ این دولت سیاست خارجی بود که مورد حمایت رهبری بوده و هست. ما اکنون از جایگاه متهم به موضع مدعی رسیده ایم و با صلابت این راه ادامه خواهد داشت. و اما لفظ بازسازی این مفهوم را القا می کند که امری ابتدا درست بوده و بعد ویران شده و حال نیاز به عمارت و بازسازی دارد. آیا نسبت به سیاست خارجی دولت اصلاحات این امر صدق می کند؟

ولایتی من 16 سال وزیر خارجه بودم. پرونده‌هایی سخت‌تر از هسته‌ای را پیش رو داشتیم و با کمک همکاران متخصص و با عنایت الهی و راهبری راهبردی حضرت امام و رهبری، قرارداد بسیار مهم 1975 را تثبیت و اجرایی کنیم.

من: این درست. ولی موفقیتهای هسته ای ایران چه از نظر فنی و چه از نظر سیاست خارجی و همراهی کردن اکثریت کشورهای جهان با ایران در این مقوله علیرغم فشارهای سنگین نظام سلطه و نیز ارتقای ابهت و صلابت دیپلماسی جمهوری اسلامی چیزی نیست که امثال شما بتوانند بخاطر حس رقابت با یکی از قهرمانان این عرصه آن را مخدوش یا کمرنگ جلوه دهند.

در خاتمه اینکه شناخت شخصی من به آقای ولایتی بالاتر و مثبت تر از نگاهی بود که اکنون دارم و یقین می دانم که این امر در بین توده های عظیم ملت انقلابی و بیدار ایران اسلامی نیز صدق می کند.

اللهم جعل عواقب امورنا خیرا

 منبع: http://gambegam11.mihanblog.com/

 

بیشتر دوران وزارت آقای ولایتی درست همان زمانی بوده که غربی ها برای نفوذ به ایران چه از لحاظ اقتصادی، فرهنگی امید داشتند. ما در زمان جنگ هم تحریم بودیم و میخواستند کمر ملت را زیر فشارهای نظامی و اقتصادی بشکنند.

 دولت آقای ولایتی از زاویه دید همان وزیر خارجه آن دوران تشکیل خواهد شد و اوج افتخار ایشان ایجاد روابط دوستانه با غرب است. در گفتگوی ویژه خبری آقای ولایتی آن دوران را به خوبی یاد کرد و از صف کشیدن وزرای خارجه غربی سخن گفت. اگر امروز روابط ما با غرب خوب نیست به این دلیل است که با روشن تر شدن مواضع ما امید آنها به نفوذ و تغییر راه جمهوری اسلامی قطع شده است. و الا غربی ها جز به منافع خود فکر نمی کنند.

آقای ولایتی مذاکرات بعد از جنگ را با مذاکرات هسته ای مقایسه کردند، در حالی که این دو اصلا قابل مقایسه نیست. زیرا صدام  بعد از اینکه در عرصه نظامی به بن بست رسیده بود به آتش بس تن داد و ماجرای جام زهر اتفاق افتاد و آنجا غربی ها بودند که میخواستند این جنگ تمام شود. بازپس گرفتن سی هزار کیلومتر مربع از خاک ایران بعد از دو سال مذاکره با صدامی که دیگر غرب پشتیبان او نبود[ ماجرای حمله به کویت]، قابل مقایسه با مذاکراتی که تمام دشمنان انقلاب پشت سر آن صف کشیده اند نیست! بحث هسته ای بهانه ایست، و حقیقتی که پشت آن است وجود و عدم وجود جمهوری اسلامی است.یعنی تایید حق هسته ای ایران معادل است با به رسمیت شناختن ایران به عنوان یک کشور صلح جو و آزاد و مستقل و یک الگوی اسلامی  و خود به خود تمام تحریم های 30 ساله علیه ایران که به بهانه تروریسم، بمب اتمی و حقوق بشر  اعمال شده باید لغو شود. و این خیلی بزرگتر از قبول متجاوز بودن عراق است! باید توجه کنیم که صدام را خود غربی ها برداشتند، پس قبول جنگ طلب بودن او در واقع مقدمه ای بود که حمله آنان به عراق را موجه تر می کرد.