سالگرد ربودن بحرین از ایران
متنهای زیر را بخوانید تا ببینید چطوری دشمنان ایران جنایات خود را توجیه می کنند
متن مغرضانه ویکی پدیا: [عبارات داخل کروشه توضیحات بنده است]
در گذشته به منطقه ساحلی جنوب خلیج فارس حد فاصل بصره تا بحرین امروزی بحرین گفته میشد (که شامل منطقه? احسا، در عربستان، هم بود). بحرین مدتی در زمان ساسانیان در قلمرو ایران بود.[فقط مدتی!!! در حالی که امپراتوری ایران قبل از اسلام مالک بحرین بوده و حتی یمن هم با سیستمهای پیشرفته ما اداره می شده] از سال 1522تا 1602بحرین مدتی در دست پرتغالیها قرارگرفت.[پرتغالیها بحرین و خیلی جاهای دیگر را اشغال کردند پس اینجا اولین غصب توسط استعمار رخ داد!] در سال 1602میلادی، پس از اخراج پرتغالیها از خلیج فارس، جزیره? بحرین به دست دولت صفوی افتاد [به دست صفوی نیفتاد بلکه صفوی بحرین را از غاصب پس گرفت و خاک وطن را آزاد کرد] و سلطه? ایران بر آن (به جز دورههای کوتاهی از حمله? عمانیها) تا سال 1783میلادی ادامه داشت.[این جمله کلا اشکال داره، ایران تا 180 سال بعد از پس گرفتن بحرین از پرتغال آنرا در اختیار داشت تا اینکه گروهی از اعراب عربستان آنرا اشغال کردند!] از سال 1783 جزیره? بحرین به دست خاندان آل خلیفه (که از اعراب شبهجزیره? عربستان بودند) افتاد که از قرن نوزدهم تا سال 1971 تحتالحمایه? انگلیس بودند.[انگلیس که معلوم الحاله و لازم به توضیح نیست اسمش روباه استعمارگر پیره!! درضمن دزد که به دزد بزنه شاه دزده!] با این حال، در دوران قاجار و پهلوی، ایران هنوز مدعی مالکیت بر بحرین بود [میخواهد القا کند که ما فقط ادعا کردیم و حرف مفت میزدیم که مالمان را پس بدهید] تا آنکه در سال 1971 پس از میانجیگری سازمان ملل [شاه بدبخت و ذلیل خودش جلو جلو دوید تا خوش رقصی کنه برای اربابهاش!] و همزمان با اعلان استقلال بحرین از انگلیس، ایران ادعای حاکمیت بر بحرین را کنار گذاشت
متن به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی:
جزیره بحرین واقع در جنوب خلیج فارس، تا اوایل دوران قاجار تحت نظر ایران اداره میشد ولی پس از چند سال، انگلیسیها به بهانه اینکه ایران فاقد نیروی دریایی است، طی قراردادی با قاجار، حفظ امنیت خلیج فارس و بحرین برعهده نیروی دریایی بریتانیا گذاشته شد. این حاکمیت که بیش از یکصد و پنجاه سال به طول انجامید، بعدها به طور مکرر مورد مخالفت دولتهای وقت ایران واقع میگردید ولی هر بار به نحوی با شکست مواجه میشد. در نهایت وقتی که ایران در سال 1336 ش در لایحه تقسیمات کشوری، بحرین را استان چهاردهم ایران اعلام کرد، موجی از مخالفت در کشورهای عربی را برانگیخت. در این میان شاه که نمیخواست حمایت کشورهای عربی را از دست بدهد و ضمناً برای اینکه بتواند حاکمیت ایران نسبت جزایر دیگر خلیج فارس از قبیل تنب کوچک و تنب بزرگ و ابوموسی را تثبیت کند، یکباره و به طور ناگهانی، تصمیم خود را مبنی بر چشمپوشی از ادعاهای دیرینه ایران به بحرین اعلام نمود و پس از آن، دولت، میانجیگری دبیر کل سازمان ملل را در این مسأله تقاضا کرد. بنابراین در 21 اردیبهشت 1349 ش برابر 11 می1970 م شورای امنیت براساس گزارش هیئت اعزامی به بحرین مبنی بر تمایل اکثریت قاطع اهالی بحرین به استقلال، قطعنامهای صادر کرد که مفاد آن قطعنامه مبنی بر لزوم استقلال بحرین، در 24 اردیبهشت آن سال به تصویب مجلس شورای ملی ایران رسید. هنوز استقلال بحرین رسماً اعلام نشده بود که هیئت حسن نیت ایرانی راهی بحرین شد و هیئتی نیز از آنجا به ایران آمد. سرانجام این جزیره مهم و استراتژیک و سرشار از منابع انرژی در 23 مرداد 1350 ش اعلام استقلال کرد و ایران نخستین کشوری بود که یک ساعت پس از اعلام استقلال، آن کشور را به رسمیت شناخت