علامه محمد تقی جعفری به زیبای در کتاب ارزشمند ترجمه و تفسیر نهج البلاغه اشاره می کنند که فقر روحی مهمتر از فقر اقتصادیست و اگر این فقر برطرف شود امید به رفع مشکلات اقتصادی هست ولی وضع خوب اقتصادی خودش میتواند به فقر روحی منجر شود این بخش کتاب جلد دوم صفحه 269 270 در ادامه آمده:
اى کاش آن جمله معروفى را که یکى از انسان‏شناسان انسان دوست گفته است، در سر فصل هر کتاب مربوط به انسان بنویسند.
مضمون جمله این است که «اگر بمقدار اشک‏هایى که در باره شکم‏هاى گرسنه ریخته مى‏شود، اشک‏هایى هم در دلسوزى به روح‏هاى گرسنه سرازیر مى‏گشت، نه شکم گرسنه‏اى در روى زمین باقى مى‏ماند و نه انسانى از خود بیگانه.» بنظر مى‏رسد این یکى از آن جملات نهایى و سازنده است که در باره ریشه‏ کن کردن بى‏نوایى و بیچارگى‏ها گفته شده است.
گریه بر شکم‏هاى گرسنه و بدن‏هاى برهنه، عکس العمل نوعى از بى‏نوایى آدمیان است که عامل شایسته‏ اى براى آماده شدن انسان‏ها به ریشه‏ کن کردن فقر اقتصادى میباشد. ولى تجربه و مشاهدات تاریخى بروشنى نشان داده است که فقر اقتصادى اغلب مستند به فقر روحى انسان‏هایى بوده است که، حیات مطلوب خود را، در تورم خود طبیعى بوسیله مواد اقتصادى و ثروت و مالکیت‏هاى بیحساب خلاصه مى‏کردند.
باضافه این که در هیچ جامعه‏اى و در هیچ دورانى رهایى از بى‏نوایى اقتصادى علّت صد درصد رفاه و آسایش اخلاقى و فرهنگى و حقوقى انسان‏ها نبوده است.
بهترین شاهد این واقعیت، انتشار کتابهایى در فلسفه پوچى در کشورهاى متمدن امروزى است که مى‏توان گفت: مسائل اقتصادى آنان در درجه‏اى است که حدّاقل موردى براى ریختن اشک بر شکم‏هاى گرسنه و تن‏هاى برهنه‏شان ندارند.