به نام خدا
خدا یا تو را شکر می کنم بخاطر این شبهای عزیز. شبهای قدر و چقدر دلگیر می شوم که در چنین شبهایی که ملائک آسمان به دیدار امام زمین آمده اند دستی ناپاک ، دلی سیاه ، خون حق را بر سجاده بندگی جاری کرد.
همه گفته اند من هم می گویم که علی(ع) مرد خدا، اولین امام اسلام بود . پدر زنده یتیمان کوفه و مهر پدریِ تمام یتیمان جهان به ژرفای همه تاریخ. علی(ع) یکی از مردان تنها در میان جمع بود! کسی که قطعا تا ابد قدرش شناخته نشود.
اما امشب می خواهم از علی بنویسم، "امام سید علی خامنه ای!". نمی دانم شما از کدام دسته هستید از آنهایی که می گویند "آقا"، از آنهایی که می گویند "سید علی"، یا اینکه می گویید "رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنه ای". اما من مدتی است که به خودم جسارت می دهم و با نیم نگاهی به بزرگترها می گویم: "امام خامنه ای". بله امروز می خواهم درباره همین بنویسم؛ درباره امام بودن او. از اول انقلاب، نه، از قبل از انقلاب، خیلی ها به خود جرات دادند و خواستند به مردی روحانی که لیاقت خود را برای حفاظت از اسلام ثابت کرده بود و بر قلبهایشان حکومت می کرد بگویند "امام خمینی(ره)".
رهبر؛  هر گروهی ، هر جمعی که هدف مشترکی دارند رهبری هم دارند. ولی من فکر می کنم در لفظ امام عشق و صمیمیتی وجود دارد که در کلمه رهبر نیست.
امام خمینی امام انقلاب ایران است. امامی که اسلام را از پستوها و نهانخانه ها بیرون کشید. کاری کرد که شاید اگر حضرت عباس(ع) بود می‌کرد! شاید رسالتی بود شبیه رسالت بانوی کربلا، حضرت زینب(س)! شاید امام همان کاری را کرد که مردانی چون حضرت عبدالعظیم حسنی می‌کردند اگر می‌توانستند! و همه این‌ها یک چیز بود و آن دفاع از حق و زنده کردن و زنده نگهداشتن اسلام ناب محمدی(ص) و ایجاد حکومت اسلامی، حکومتی که بیش از هر حکومتی از قوانین غیر الهی دور باشد. (دقت کنید!)
 حضرت امام خمینی(ره)، امام  جوانهای اول انقلاب و امام و الگوی نسلهای بعد است تا ابد! اما برای جوانهایی مثل من و کم سن تر از من که، امروز در ثانیه ثانیه های التهاب و برای آینده ای مجهول، با چشمانی نگران، به چشم های کس دیگری نگاه می کنیم، عشق و گرمی لفظ امام در وجود سبز و با صلابت "دومین امام انقلاب" حس می شود.
وقتی مرد اول جهان عرب، سید حسن نصر الله، محکم و با صلابت می‌گوید "امام خامنه ای" من ایرانی و عاشق ولایت چرا نگویم ؟!
آن زمان که حضرت امام خمینی (ره) از دنیا رفت بعضی‌ها ترسیدند که نکند انقلابمان از دست برود ولی امروز به اعتراف دوست و دشمن، اگر نبود رهبری هوشمندانه و الهی امام خامنه ای قطعا مسیر کشور عوض می شد . درمسئله هسته ای خیلی ها اعتراف کردند که تنها کسی که ایستاد و طوری دیگر فکر کرد و از میان آن همه دسیسه، "سیاست حق" را تشخیص داد، مقام ولایت بود.
 موارد زیادی در این بیست سال و حتی پیش از آن وجود دارد که لیاقت و شجاعت امام دوم انقلاب را اثبات می کند. اما وقایع پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری شاید بزرگترین آزمون برای امام و امت او بود. امام مثل همیشه زیرک و شجاع و قطعا با توکل به خدا و توسل به امام عصر (عج) در این ماجرای لبریز از فتنه، امت اسلام را از خطر انحراف حفظ کرد.
مساله مهم در هر زمان شناخت امام است اگر اشتباه کنیم هر امامی حتی معصوم (ع) تنها می ماند مثل علی بن ابیطالب (ع)، امام حسن (ع) و هرگز فراموش نکنیم که کربلا را فقط بودن ها بوجود نیاورد، بودن یزیدیان، بلکه نبودن ها هم بوجود آورد، نبودن یاران در رکاب! اگر امروز که وظیفه داریم حضور داشته باشیم شانه خالی کنیم فردای قیامت نمی‌توانیم سربلند کنیم !
در زمان غیبت وظیفه مسلمانان اطاعت از فقیه عادل، عالم، متقی و مسلط به مسایل روز دنیاست. کسی که از ترس عربده های استکبار دینش را، خودش را و به تبع آن ملتش را نفروشد! کسی که همه وجودش را یکبار برای همیشه با خدای یکتا معامله کرده و بس!
به امید ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف!
و السلام!
نوشته شده در شبهای دهه آخر رمضان 1430 هـ.ق.